
قاب اول: دیروز | شهرداری که همه شهر دوستش داشتند
تازه انقلاب پیروز شده بود و هنوز یک سال از سرنگونی رژیم طاغوت نگذشته بود. انقلابیها به مرور جایگزین دولتمردان قبلی میشدند. در آذربایجان غربی هم یک «جوان مؤمن انقلابی» را بهعنوان شهردار شهر ارومیه انتخاب کرده بودند. یکی از روزهای زمستان سال ۵۸ باران شدیدی در شهر ارومیه، شروع به باریدن کرد. وضع زندگی مردم را به هم ریخت و موجب آبگرفتگی بعضی خانههای حاشیهی شهر شد. آقای شهردار همراه با گروههای امدادی بهسوی محلههای پایینشهر که گرفتار سیل شده بودند رفت و به کمک مردم شتافت. در یکی از خانهها، پیرزنی در حیاط خانه فریاد میکشید و کمک میخواست. شهردار جوان و همکارانش بلافاصله به سمت خانهی او رفتند و گلولای انباشته در حیاط را تخلیه کرده و مسیر آب را منحرف کردند تا وارد خانه نشود. پیرزن که از هویت جوانی که داشت خانهاش را روبهراه میکرد خبر نداشت، دائم او را دعا میکرد و شهردار شهر را نفرین، که «کاش یک جو غیرت شما را شهردار ارومیه داشت». شهردار جوان اما چیزی به رویش نیاورد.
چند ماه بعد جنگ تحمیلی آغاز شد و شهردار جوان، حالا در کسوت رزمندهای بسیجی برای دفاع از انقلاب اسلامی راهی جبههها شد. آقای شهردار حالا شده بود فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا و با همان روحیه، در جبههها کار میکرد و میجنگید. پنج سال بعد اما در عملیات بدر در شرق دجله به شهادت رسید و پیکرش هم هیچگاه برنگشت. «آقا مهدی باکری» اما بعد از آن، راه و مرامش برای جوانان انقلابی، به یک الگو و سرمشق بینظیر تبدیل شده بود: به «الگوی مدیریت جهادی».
قاب دوم: امروز | گام دوم، جهادهای بزرگ، کشور را متحول کرد
«بهرغم همهی مشکلات طاقتفرسا، جمهوری اسلامی روزبهروز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفتآور در ایران اسلامی است... مدیریتهای جهادی الهامگرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل "ما میتوانیم" که امام بزرگوار به همهی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همهی عرصهها رسانید...
محصول تلاش [یا همان جهادِ] چهلساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدین، پیشرفته در علم، انباشته از تجربههایی گرانبها... سرآمد در انگیزههای جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیت جوان کارآمد، و بسی ویژگیهای افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجهی جهتگیریهای انقلابی و جهادی است. و بدانید که اگر بیتوجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهههایی از تاریخ چهلساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارتبار هم بود- بیشک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت...» ۲۲/۱۱/۹۷
قاب سوم فردا | لشکر جهادیهای گام دوم که ایران را الگو خواهند کرد
پنجشنبهی هفتهی گذشته (۱۰/۵/۹۸ ) ۴۲ نفر از اعضاء گروههای جهادی و بسیج سازندگی با رهبر انقلاب دیدار کردند. در این دیدار رهبر انقلاب بر سه نکتهی محوری تأکید داشتند:
نکتهی اول، دربارهی «وسعت میدان جهاد» و «نامحدود بودن ظرفیتهای انسانی» برای کار و تلاش و پیشرفت بود. ایشان با اشاره به توانایی نامحدود روحی انسان، از جوانان انقلابی و جهادی دعوت کردند تا با بهکارگیری حداکثری تواناییهایشان، ده برابر بیش از آنچه تاکنون در میدان جهاد پیش رفتهاند، جلو بروند و گفتند که نسلهای بعد هم میتوانند صدبرابر و هزار برابر در میدان کار و تلاش و جهاد به پیش بروند. در همین راستا ایشان یک مطالبهی بسیار مهم هم از جهادیها داشتند: «بگذارید ما مجموعهی عظیمی از نسل انقلاب اسلامی را در کشورمان شاهد باشیم که از لحاظ سطح فهم، مسائل مدیریتی، خدمترسانی، ایجاد عدالت و قیام به قسط، به جایی رسیده باشد که ذهنهای معمولی بشر به آنجا نرسیده و باید از او الگو بگیرند.»
نکتهی دوم، به موضوعِ «گفتمانسازی حرکتها و روحیهی جهادی» در جامعه اختصاص داشت که گفتمان جهادی مانند گفتمان تولید علم، میبایست به سکهی رایج افکار عمومی اجتماع تبدیل شود و همه در فضای کار و روحیهی جهادی تنفس کنند: «در محیطهای خانوادگی، دانشگاه و دانشکده، مدرسه، محیط کار باید این کار را، این حرکت را ترویج کنید.»
نکتهی سوم نیز مسئلهی ثبات و عدم لغزش بود. رهبر انقلاب خطر دو آسیب مهم که جوانان را تهدید میکند به جوانان جهادی گوشزد کردند؛ یکی آسیب «عدم ثبات در مسیر» و راهی که انتخاب کردهاند و دیگری آسیب «دچارشدن به ابتلائات بشری». توصیهی ایشان در این زمینه این بود که با تقویت امور اعتقادی از یک سو و اعمال عبادی همچون نماز اول وقت، قرائت هر روزهی قرآن و رعایت اخلاص در کارها خود را در صراط مستقیم نگاه دارند.
هدف بلندی که ایشان در مقابل جوانان جهادی در این دیدار ترسیم کردند الگوسازی در زمینهی مسائل خدمترسانی، مسائل مدیریتی و عدالت بود؛ همان هدفی که پیش از این در بیانیهی گام دوم نیز بدان اشاره بودند: «دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواری گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران و فعّالان جوان، در همهی میدانها... باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیت دهند... نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند.»
مشابه همین انتظارات، در دیداری که امروز (چهارشنبه ۱۶ مرداد ۹۸) مدالآوران المپیادهای علمی و اعضای تیم ملی والیبال جوانان با رهبر انقلاب داشتند، نیز مطرح شد. رهبر انقلاب در این دیدار پنج توصیهی کلیدی به جوانان داشتند: اول اینکه بر ظرفیت وجودیتان بیفزایید و بدون توقف مسیر پیشرفت را ادامه دهید؛ دوم، جبران عقبماندگیهای علمی و ادامه پرشتاب رشد علمی و جلوبردن مرزهای دانش مهمترین وظیفهی نسل جوان نخبه است؛ سوم، تفکر انقلابی و بصیرت خود را تقویت کنید؛ چهارم اینکه ارتباط قلبی با خدا و توکل و استمداد از او را فراموش نکنید؛ و پنجم هم ناامیدی سم است، در برابر مشکلات متوقف و ناامید نشوید، اگر نسلهای قبل متوقف و ناامید میشدند، ما باید همچنان در همان دوران فساد و طاغوت میماندیم و شرایط فعلی که استعدادهای جوانان نخبه در آن بروز و ظهور پیدا میکند وجود نداشت.
روشن است که تبدیل یک کشور به یک جامعهی الگو، بدون تربیت و پرورش انسانها - و در رأس آن جوانانی- که خود، الگوی ملتها و جوانان کشورهای اسلامی باشند میسر نخواهد بود. شهید باکریها و شهید همتهای دیروز الگوی جوانان مؤمن و انقلابی امروز هستند؛ اما آیا از میان جوانان جهادی و انقلابی امروز نیز الگوهایی برای نسلهای فردا شکل خواهد گرفت؟ پاسخ این سؤال را تلاش و جهاد امروز نیروهای مؤمن و انقلابی تعیین خواهد کرد.
دیدگاه ها